نالید کعبه سنگی که این چه گشتن است؟ / ما نامده به مکتب عشق این چه رفتن است؟
گر سوز و عشق ما سوز عشق این ساز است / پس فکر عفو و توبه طلبیدن چه حاجت است؟
گر دنیوی صحنه است و ما نغمه سرای آن / این ساز و شعر و قصیده مشکین چه گفتن است؟
آری به لفظ و حرف و تکلام سهولت است / پس در عمل گرویدن به سمت پستی چه کردن است؟
این که دل بشر به اسم و نام خدا باشد / پس دل گرفتن و ناله چه کردن است؟
مشق سیاه دفتر هستی اگر نبود / بیم و هراس شعله آتش چه حاجت است؟
شاعر: فرزانه سادات امینی
تاریخ : سه شنبه 96/3/9 | 12:55 عصر | نویسنده : فرزانه سادات امینی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.